افغانستان در سال ۱۳۹۶ خورشیدی، مهمترین رخدادها را در عرصههای اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، امنیتی و فرهنگی سپری نمود که در این گزارش به صورت کوتاه و فشرده به بارزترین آنها پرداخته شدهاست.
در بخش امنیتی
سال ۱۳۹۶ برخلاف سالهای قبل، برای شهروندان افغانستان خونینترین سال بود؛ زیرا ۲۰ گروه تروریستی فعال در این کشور، عملیاتهای خونین را در برابر نیروهای امنیتی و افراد ملکی راهاندازی کردهاند که در نتیجه تلفات سنگین بر آنان وارد شدهاند.
اولین حادثه خونین سال ۱۳۹۶ خورشیدی، حملۀ تهاجمی افراد گروه طالبان بر قول اردوی ۲۰۹ شاهین در ماۀ ثور در شمال افغانستان بود که در آن بیش از ۳۰۰ سرباز ارتش کشته و زخمی شدهاند.
دومین حادثه خونین سال ۱۳۹۶خورشیدی، انفجار موتر بمب در نزدیک چهاراهی زنبق شهر کابل در ماه جوزا بود که در آن بیش از ۱۵۰ تن کشته و ۵۰۰ نفر دیگر زخمی شدهاند و مسؤول آن شبکۀ حقانی در تبانی با سازمان اسختبارات نظامی پاکستان دانسته شد.
این حادثه در ذات خود پرتلفات ترین رخداد در چند سال پسین درافغانستان دانسته شد که بیشترین قربانیان آن افراد ملکی بود و دقیقا با واکنشهای کشورهای گوناگون جهان نیز روبرو شد.
باید گفت که همین حادثه دلیل شد تا صدها تن از شهروندان کشور زیر نام جنبش رستاخیز تغییر بهخاطر بی پروای سران حکومت در برابر تامین امنیت مردم، بهخاطر رسیدن به حق شان به جادهها برآیند؛ اما برخلاف توقعها، مظاهرۀ اعتراضکنندهگان پس از چند ساعتی به خشونت کشاینده شد که در نتیجه سالم ایزیار، پسر معاون اول مجلس سنای کشور با چندین تن دیگر در شلیک مرمی نیروهای امنیتی به روی اعتراضکنندهگان کشته شد و مظاهره چهرۀ جدید به خود گرفت.
با کشته شدن سالم ایزدیار در جریان اعتراضات و سپس وقوع انفجارهای پی هم در مراسم خاکسپاری وی، دامنۀ اعتراضها گسترده شد و حتی شماری از شهروندان کشور بهخاطر حمایت از اعتراضکنندهگان از ولایتهای مختلف در جمع متعرضان در کابل پیوستهاند.
اعتراض شهروندان کابل زیر نام جنبش رستاخیز بهخاطر رسیدن به هدف شان، دهها روز دوام کرد و خیمههای تحصن شان را در چندین چهاراه شهر کابل برپا کرده و جادهها را به سوی رفتوآمد کنندهگان مسدود کردهاند.
شماری دیگر از شهروندان بهخاطر این اقدام اعضای جنبش رستاخیز به تنگ آمدهاند و از دولت خواستند که هرچه زودتر این چادرها را بردارند، تحصنکنندهگان نیز با پادرمیانی و تاکید بر رسیدهگی به خواستهای آنان از سوی دولت، خیمههای شان را برچیده و دست از اعتراضات برداشتند.
سومین حادثه مرگبار ۱۳۹۶ خورشیدی، حملههای تهاجمی گروه داعش بر مسجد امام زمان در خیرخانۀ، مساجد الزهرا و امام زمان در غرب کابل، حسنیه در قلعۀ فتحالله بودند که در زمانهای گوناگون رخ داده و در نتیجه دهها نماز گزار کشته و زخمی شدهاند و دقیقا مسؤولیت آن حملهها را گروه داعش بر دوش گرفته بود.
چهارمین حادثۀ دلخراش سال ۱۳۹۶ خورشیدی، رخداد حملۀ تهاجمی گروه طالبان بر هوتل انترکانتیننتال در شهر کابل بود که در آن بیش از ۵ مهاجم مسلح بالای آن هوتل حمله کردهاند و در نتیجه بیش از ده ساعت نبرد با نیروهای امنیتی، از پا درآورده شدند و دست آورد طالبان از حمله شان بر آن هوتل، کشته و زخمی شدن بیش از ۳۵ نفر بود که بیشتر قربانیان آن رویداد، افراد ملکی گفته شده بود.
پنجمین رویداد خونین ۱۳۹۶ اما بر نیروهای امنیتی، حمله انتحاری و تهاجمی مرگبار گروه طالبان بر فرماندهی امنیه ولایت پکتیا بود که به اساس آمار نهادهای امنیتی، در آن حادثه ۴۱ تن کشته به شمول ۲۰ غیر نظامی و فرمانده امنیه ولایت پکتیا و ۱۵۸ نفر دیگر زخمی که در بین آنان ۴۸ نظامی نیز شامل بودهاند.
این حادثه در نوع خود، پس از حادثه قول اردوی ۲۰۹ شاهین در شمال در یک سال، خونین ترین حمله در برابر نیروهای امنیتی بوده که علاوه بر نابودی تمام زیربنای فرماندهی امنیه ولایت پکتیا، نیروهای امنیتی نیز تلفاتی سنگینی را متقبل شدهاند.
ششمین رویداد ۱۳۹۶، حملۀ انتحاری گروه طالبان با استفاده از یک موتر امبولانس در چهارراهی صدارت و نزدیک ساختمان وزارت امور داخلۀ پیشین در شهر کابل بود که در آن بیش از ۲۵۰ هزار تن کشته و زخمی شدهاند.
این را نیز باید گفت که گروه طالبان در سال ۱۳۹۶ بیشتر بر ولایتهای شمالی افغانستان تمرکز نمودند تا مثل سالهای قبل که مرکز ولایت قندز را برای مدتی تحت تصرف خود درآورند، یکبار دیگر آرزو داشتند تا مراکز چندین ولایت را زیر کنترول خود درآورند.
گروه طالبان به خاطر رسیدن به هدف شان عملیاتی را زیر نام منصوری در سراسر کشور راهاندازی کردهاند؛ اما به اساس اطلاعات وزارت دفاع افغانستان با وجود آن هم آنان نتوانسته که به هدفهای از پیش تعیین شده شان برسند و فقط تنها در این سال، با همکاری حامیان شان، مرکز ۱۱ ولسوالی را در سراسر افغانستان سقوط دادند که پس از یک مدت زمان کوتاه، نیروهای امنیتی با راهاندازی عملیاتهای گسترده، جواب دندان شکن به آنان دادهاند.
در بخش سیاست:
سیاست داخلی
سیاست داخلی افغانستان در سال ۱۳۹۶ خورشید با رهبری محمد اشرف غنی، رییس جمهور و داکتر عبدالله، رییس اجرایی که حکومت وحدت ملی را به پیش میبرند، دارای فراز و نشیبهای زیادی بود، به دلیل آنکه دولت به اساس یک توافقنامۀ سیاسی اساس گذاشته شده بود نه قانون اساسی افغانستان.
نخستین رخداد در بخش سیاست داخلی در سال ۱۳۹۶، ایجاد اختلاف شدید میان داکتر عبدالله عبدالله، رییس اجرایی کشور و محمد اشرف غنی رییس جمهور بود که هردو طرف روی معرفی نامزد وزرا در وزارتخانهها و تعیین مقامهای ارشد حکومتی، یک نظر واحد نداشته و باعث شد که مشکلات میان هردو طرف ایجاد و آقای عبدالله را وادار ساخت تا اظهارات را علیه شریک خود در حکومت داشته باشد.
دیری از این حادثه نگذشت بود، که یکبار دیگر اختلافات شدید میان حزب جمعیت اسلامی و ارگ ریاست جمهوری آغاز شد و آن درست زمانی ایجاد شد که نیروهای امنیتی بر روی معترضان جنبش رستاخیز تغییر گلوله باری کردند و سپس سران جزب جمعیت اسلامی در مراسام خاکسپاری معاون اول مجلس سنا هدف قرار گرفتهاند.
سران حزب جمعیت اسلامی، عاملان آنرا، شماری از افراد در داخل ارگ ریاست جمهوری دانستند و افزودند که هرچه زودتر باید محمد حنیف اتمر، مشاور امنیت ملی و معصوم ستانکزی، رییس عمومی امنیت ملی از وظیفههای شان سبک دوش گردند.
سومین حادثه بزرگ در سیاست داخلی در سال ۱۳۹۶، منظوری استعفای عطا محمد نور، والی بلخ از سوی رییس جمهور غنی بود که در ذات در دو دهۀ اخیر در بخش سیاست داخلی افغانستان بی نظر بودهاست.
باید گفت بینظیر به این دلیل بود که عطامحمد نور، والی بلخ، منظوری استعفایش را منتفی اعلام کرد و عملا به عنوان والی در برابر تصمیم دولت مرکزی ایستاد و حتی در جریان سخنرانیش اظهار کرد که هیچ کسی به شمول غنی و عبدالله توان برکناری او را از کرسی مقام ولایت بلخ ندارد.
عطامحمد نور دلیل این اقدام ارگ را داکتر عبدالله دانست و اظهار کرد که او برای حزب جمعیت اسلامی مارآستین بوده و بر علیه این حزب کار میکند و خاطر نشان ساخت که در برکناری او هم عبدالله ۱۰۰ فیصد دست داشته افزود که به کمک خداوند، آن دندانهای را که بهخاطر وی تیز کرده را خواهد کشید.
آقای نور، اما سپس اعلام کرد که که طرف او کاخ سپیدار نمیباشد و پس از این او با ارگ ریاست جمهوری طرف میباشد؛ جایکه توسط رییس جمهور غنی اداره میشود؛ اما در نهایت اختلاف میان نور و ارگ به اوج خود رسید و تا هنوز که بیش از سه ماه میگذرد و افغانستان به سال جدید میرود، این اختلاف بر سر جای خود است و هنوز هم با میانجگری طرفهای مقابل، مشکلات پیش آمدۀ سیاسی به حالت خود باقی ماندهاست.
سیاست خارجی
در بخش سیاست خارجی؛ اما برخلاف، شماری از رهبران و آگاهان سیاسی به این باورند که حکومت وحدت ملی در دوران حکومت بیش از سه سالهاش موفق بودهاست؛ زیرا آنان میگویند سران حکومت در نتیجه تلاشهای شان توانستند که برای نخستینبار جهان و به خصوص امریکا را قانع بسازد که مرکز گروههای تروریستی در خاک پاکستان وجود دارند؛ چیزیکه افغانها آرزوی آن را خیلی وقت داشتند.
به اساس نظر آگاهان سیاسی، موفقیت دیگر حکومت وحدت ملی، جلب توجه از دست رفتۀ جهان بهخاطر تجهیز و تمویل نیروهای امنیتی، دفاعی و هوایی کشور بود، در زمان زمانی که سراسر افغانستان در آتش جنگ میسوخت و جهان در حاضر حاضر آماده شده تا میلیونها دالر را برای نیروهای امنیتی افغانستان بهخاطر مبارزه با هراسافگنی بپردازند؛ به همین خاطر بود که رییس جمهور غنی بارها اعلام کرد که توانسته توجه جهان را بهخاطر حمایت همهجانبه از سربازان افغان کسب نماید و افزوده بود که در نیتجۀ جانفشانیهای نیروهای امنیتیاش میتواند هم برندۀ سیاست و هم برندۀ جنگ گردد.
از سویهم، در سال ۱۳۹۶، ایالات متحده امریکا، راهبرد تازهاش در قبال کشورهای جنوب آسیا و به خصوص افغانستان را اعلام کرد که به اساس اظهارات آگاهان نظامی امریکا، این استراتیژی به دنبال صلح و ثبات در افغانستان است و گفته میشود که رهبران حکومت وحدت ملی عملا در تدوین این راهبرد تازه نقش داشتهاست.
در بخش اقتصادی
به اساس نظر آگان اقتصادی، حکومت وحدت ملی در سال ۱۳۹۶ کارهای خوبی را در بخش توسعۀ اقتصادی انجام داده و حتی آنان به این باورند که ۹۶ را باید سال پیشرفت اقتصاد افغانستان نام برد؛ زیرا در همین سال بود که حکومت بزرگترین پروژههای اقتصادی را افتتاح کرد و عملا کار آن را در داخل کشور آغاز کرد.
از مهمترین رویدادهای اقتصادی میتوان، افتتاح کار عملی پروژۀ تاپی در داخل افغانستان نام برد که گاز ترکمنستان را از طریق افغانستان به کشورهای هند و پاکستان انتقال میدهد و افغانستان از این رهگذر علاوه بر آنکه از گاز آن افغانستان استفاده میکند، میتواند سالانه دهها میلیون دالر را از ترانزیت آن به دست آورد.
گفتنیست که با گشایش کار عملی پروژۀ تاپی که در ذات خود بزرگترین پروژۀ اقتصادی درسطح منطقه میان کشورهای ترکمنستان، افغانستان، پاکستان و هند گفته میشود، امیدواریها را پس از مدتها در اوضاع پر تشنج کشور میان شهروندان کشور به وجود آورد و مردم در سراسر افغانستان بهخاطر استقبال از آن جشن گرفتهاند.
در بخش فرهنگی
برخلاف توقعها، افغانستان در سال ۱۳۹۶ نه تنها که پیشرفتها خوبی در بخش رشد و ترقی فرهنگ نداشت؛ بل رسانهها از آن جایی که یکی از وسایل ترویج فرهنگ در کشورهای جهان سوم مانند افغانستان گفته میشود، با بی میلی وزارت اطلاعات و فرهنگ و دولت افغانستان روبرو بودهاند، همین موضوع نیز باعث شد که افغانستان در سال ۹۶ خونینترین سال برای روزنامهنگارانش باشد.
در سال ۱۳۹۶ دهها قضیه خشونت علیه روزنامهنگاران رخداد که حتی درپارۀ از مواردی به قیمت جان روزنامهنگاران افغان تمام شد؛ باید یادآورشد که به دلیل کم توجهی دولت نسبت به امنیت کارکنان رسانهها، حتی گروهای تروریستی فعال درافغانستان مجال آنرا پیدا نمودند تا بالای مراکز رسانهها در مرکز و سایر ولایتها حمله نمایند که میتوان از حملههای تروریستان به دفتر فرهنگی رسانه های تبیان و صدای افغان در کابل، ساختمان شبکۀ تلویزیونی شمشاد در کابل و حمله بالای ساختمان شبکۀ رادیو و تلویزیون ملی در ننگرهار یاد کرد.
لینک مطلب: https://www.ansarpress.com/farsi/9786
تگ ها: